U kiss stories part 11
U kiss stories
من اینجا از u-kiss داستان می نویسم امیداوارم خوشتون بیاد
نگارش در تاريخ دو شنبه 3 مهر 1391برچسب:U kiss stories part 11, توسط mina

مینا:اماده شدین دیرمون میشه ها

ایدا:یه لحضه وایسا ؟تو که نمی خوای با یان قیافه بیای بیرون

مینا:مگه چشه؟

سوگند:زیادی سادس

مینا:خوب من سادگی رو دوست داریم بیان بریم تو روخدا

کیمیا :نه نمیشه ناسلامتی می خوایم بریم کلوپ نمی خوایم بریم خرید که؟

مینا:خوب میگید چیکار کنم

یاسی :لباس مجلس نداری؟

یونا :تا دلت بخواد حتی مارک بعضیاشون نکنده هنوز

مینا:تو امار کمد منم داری(عجب فوضولیه این یونا)

یاسی:خوب کجان؟(چه خنگه این دختره)

مینا:کمد کجاس یاسی جون؟؟؟؟

بعد یاسی کیمیا سوگند وایدا و همراه یونا فوضول ریختن سو کمد مینا

کیمیا :تو این همه لباسه قشنگ داری بعد این طوری میری بیرون؟

مینا:اینا برا مهمونین

ایدا :این چطور این هم اسپورته همه قشتگ اینو که متونی بیرون بپوشی

مینا:وای بچه ها من حوصله ندارم من امدم اینجا درس بخونم وبعد بریم اشالله امریکا اونجا هر غلطی

خواستم بکنم(بچه پرو)

سوگند :حالا اونا رو بیخی به نظرتون این قشنگ نیست

همه:وای (حالا عکس لباسم میزارم براتون)

مینا :وای تو رو خدا زود باشین

بعد مینا لباشو پوشید و نیشت رو صندلی  و بعد یاسی ارایشش کرد

مینا:چطور شدم ؟؟؟(تو همیشه عالی هستی عزیزم)

کیمیا :عالی شد

یونا:خوب بریم

بعد همه از اتاق داشتن میرفت بیرون

یونا:مینا چراغا رو خاموش کن (مگه من نوکرتم خودت خاموش کن)

مینا :باشه

یونا در و باز کرد مینام همینطور که داشت چراغا رو خاموش میکرد دید صدای یونا میاد

یونا چی کار داری؟

دونگی بود به اطراف نگاه کرد گفت:با مینا کار دارم

یونا چی کارش داری؟

دونگی:به تو چه؟

یونا:1 خیلی به من ربط داره 2 جای میخوای بری انقدر تیپ زدی؟

که همون لحضه مینا از اتاق امد بیرون گفن کی با من کار داره

دونگی :من وای چه خشگل شدی(کور نشی تو عزیزم)

مینا:چی کار داری بگو عجله دارم

دونگی :مثل این که تو از من هول تر بودی می خواستم بهت بگم بیا با هم بریم بیرون(یکی یه سیلی

بزنه به من ببینم من خوابم یا بیدار)

همه:چییییییییییییییییییییییییی؟؟؟

خوب تموم شد

تا قسمت بعد بای

 


نظرات شما عزیزان:

شیدا
ساعت17:04---4 مهر 1391
جیگر میشه من رو توداستان بیاری خواهشپاسخ:با کی؟؟؟؟؟

روژان
ساعت15:33---4 مهر 1391
وایییییییییییی عالیییییییی بودپاسخ:امشب میزارم

شیدا
ساعت19:21---3 مهر 1391
چرا این قدر کم میزاری ولی خیلی قشنگ بود مرسی بوسسسسسسسسسپاسخ:هی شرمنده به خاطره مدرسه هاس چشم بیشتر میزارم

mahsima
ساعت18:40---3 مهر 1391
سلام خیلی داستان خوبیه پارت 12 زوده زود بذار ممنون.
پاسخ:حتما


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: